... من الغریب ... الی القریب ...

من همچنان غریبه ترین غریبه ها.....تو همچنان از همه نزدیکتر....

... من الغریب ... الی القریب ...

من همچنان غریبه ترین غریبه ها.....تو همچنان از همه نزدیکتر....

خوارج

نسبت به اندازه ای که از دین می دونی  

و حق پوشی می کنی ، جزء خوارجی.

یک دوست

ذهنیات

هرچه را در ذهن بگذرانی همان را حس می کنی.

یک دوست(3)

عادت های بزرگ

عادت های بزرگ را باید یکباره ترک کرد.

یک دوست(2)

روح خدا

رو این خوب فکر کن:

همه ی آدم ها رو خدا با دست خودش گِلِشون رو سرشته

بعد به نَفَختُ مِن روحی فکر کن

بعد ببین عاشق همه می شی یا نه؟

اگه شدی بدون عاشق خدایی،

اگه نشدی بدون عاشق خدا نیستی.

این یه دریه که روت باز شده حالا بهره می بری یا اینکه در بسته می شه،

معلومم نیست دوباره یکی بیاد و بازش کنه و بهره ببری.

 یک دوست(1)

کینه

تا خودت کینه رو از دلت پاک نکنی نمی تونی از دل اونی که کینه داره خارج کنی .

امیر المؤمنین علیه السلام

عمل

به خدا سوگند مردم به آن چیزی که پیامبر آورد عمل نمی کنند.

امام صادق علیه السلام

اسم و رسم

از اسلام جز اسم و از دین جز رسمی نمانده است.

امیر المؤمنین علیه السلام

تقوا

تقوا :  

 

"خود نگهداری برای خدا و خدا نگهداری برای خود" 

ترک محرمات 

قیام بر واجبات  

وقوف بر شبهات

اخلاص

قَلبَین

مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُل مِن قَلبَینِ فِی جِوفِه 

 

خداوند برای یک مرد دو قلب در درونش قرار نداده است. 

 

سوره ی مبارکه ی احزاب،آیه ی4

یک دلی

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن  

یا ز جانان یا جان بایست دل برداشتن

حب الدنیا

الهی !!!!  

 

أخْرجْ حُبُ الدُنیا مِن قَلبی

وعده ی بهشت

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست
                     کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست 

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند
                    پای ننهم که در آنجا وعده ی دیدار نیست

دادرس

در هیچ دلی نیست بجز تو هوسی 

ما را نبود بغیر تو دادرسی 

کس نیست که عشق تو ندارد در دل 

باشد که به فریاد دل ما برسی 

امام خمینی    رحمه الله علیه

منتظر

در زمان غیبت به کسی منتظر گفته می شود که منتظر شهادت باشد. 

شهید مهدی زین الدین

یاد

همانطور که به یاد ما بودی ما هم بیاد تو هستیم. 

پیام شهید

جوانان

از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام و خود را دریابید. 

حاج ابراهیم همت

قلب عارف

بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی 

در سینه ی مردم عارف مزاز ماست 

شهید گمنام

دنیای ظاهر فریب

من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه ی آنچه مرا از خدا باز می دارد بیزارم!!!!!!!! 

حاج ابراهیم همت

حقیقت

حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم 

اسلام دست از سر ما برنمی دارد ما باید بمانیم و کاری که می خواهیم انجام بدهیم  

همیشه باید مشغول یک مطلب باشیم و آن عشق است  

اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی کند. 

 

حاج ابراهیم همت  

...بیایید همت گونه باشیم و کمی همت کنیم....

فرازی از وصیت‌نامه شهید حسین یحیی‌زاده

"این دنیا محل گذر است. هر که دل به دنیا ببندد، آخرت خود را از دست داده و هر که آخرت را به دست آورد یقیناً در دنیا رنج و سختی برای او به وجود خواهد آمد. کربلا در انتظار است و علم علمدار بزرگ کربلا اینک غرق در خون شهیدان مظلوم، انتظار رزمندگان غیرتمند جبهه حق را می‌کشد. پس ای امت شهیدپرور! به ندای حسین گونه امام ... پاسخ گفته و نگذارید دوباره یزیدیان و ستمگران بر ما تسلط پیدا کنند.اجازه ندهید امیال و آرزوها بین ما و خداوند حجاب ایجاد کند. مبادا! در دنیا به جز خدای متعال به چیز دیگری دل ببندیم که در این صورت تصویر معنی مستحکم لااله الا الله را نقض کرده‌ایم."

مولای من...

آرزو داشتم مرا نامی از سربازان تو می نهادند . دوست داشتم از همان اول، اذان عشق تو را در گوشم زمزمه کرده بودند. ای کاش از ابتدا مرا برای تو نذر کرده ، کاش کامم را با نام تو بر می داشتندو حرز تو را هم راهم می کردند .

آقای من دوست داشتم با نام نامی تو زبان باز می کردم . ای کاش آن اوایل که زبان گشودم ، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می داشتند .

ای کاش مهد کودکم ، مهد آشنایی تو بود . کاشکی در کلاس اول دبستان ، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی می کرد و نام زیبای تو را سر مشق دفتر چه ی تکلیفم قرار می داد .

در دوره ی راهنمایی هیچ کس مرا به خیمه ی سبز تو راهنمایی نکرد .

در سال های دبیرستان ، کسی مرا با تو که مدیر عالم امکان هستی پیوند نزد .

وقتی برای کنکور درس می خواندم ، کسی مرا برای ثبت نام در دانشگاه معرفت و محبت امام زمان (ع) تشویق نکرد .کسی برایم تبیین نکرد که معرفت امام نیز مراتب دارد و خیلی ها تا آخر عمر در همان دوران طفولیت یا مهد کودک خویش در جا می زنند.

نمی دانستم که عناوینی هم چون دکتر ، مهندس ، پروفسور و ... قراردادهایی در میان انسان هاست که تنها به کار کسب ثروت ، قدرت ، شهرت و منزلت اجتمایی و گاهی خدمت در این دنیا می آید ، اصلا در این وادی نبودم .

از فضای نیمه بسته ی مدرسه ، وارد فضای باز دانشگاه شدم . در دانشکده وضع  از این هم اسف بار تر بود . بازار غرور و نخوت پر مشتری بود و اسباب غفلت ، فراوان و فراهم .

فضا نیز رنگ و بو گرفته از "علم زدگی" و "روشن فکر مآبی". خیلی ها راگرفتار تب مدرک گرایی می دیدم . علم آن چیزی بود که از فلان کتاب مرجع اروپایی یا فلان مجله ی آمریکاییترجمه می شد ، از علوم اهل بیت ، دانش یقین بخش آسمانی ،کمتر سخن به میان می آمد .

مولای من در دانشگاه هم کسی از تو برایم سخن نگفت ..................................................

                               بر گرفته از کتاب آشتی با امام عصر "دکتر هراتیان"