... من الغریب ... الی القریب ...

من همچنان غریبه ترین غریبه ها.....تو همچنان از همه نزدیکتر....

... من الغریب ... الی القریب ...

من همچنان غریبه ترین غریبه ها.....تو همچنان از همه نزدیکتر....

فرازی از وصیت‌نامه شهید حسین یحیی‌زاده

"این دنیا محل گذر است. هر که دل به دنیا ببندد، آخرت خود را از دست داده و هر که آخرت را به دست آورد یقیناً در دنیا رنج و سختی برای او به وجود خواهد آمد. کربلا در انتظار است و علم علمدار بزرگ کربلا اینک غرق در خون شهیدان مظلوم، انتظار رزمندگان غیرتمند جبهه حق را می‌کشد. پس ای امت شهیدپرور! به ندای حسین گونه امام ... پاسخ گفته و نگذارید دوباره یزیدیان و ستمگران بر ما تسلط پیدا کنند.اجازه ندهید امیال و آرزوها بین ما و خداوند حجاب ایجاد کند. مبادا! در دنیا به جز خدای متعال به چیز دیگری دل ببندیم که در این صورت تصویر معنی مستحکم لااله الا الله را نقض کرده‌ایم."

مولای من...

آرزو داشتم مرا نامی از سربازان تو می نهادند . دوست داشتم از همان اول، اذان عشق تو را در گوشم زمزمه کرده بودند. ای کاش از ابتدا مرا برای تو نذر کرده ، کاش کامم را با نام تو بر می داشتندو حرز تو را هم راهم می کردند .

آقای من دوست داشتم با نام نامی تو زبان باز می کردم . ای کاش آن اوایل که زبان گشودم ، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می داشتند .

ای کاش مهد کودکم ، مهد آشنایی تو بود . کاشکی در کلاس اول دبستان ، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی می کرد و نام زیبای تو را سر مشق دفتر چه ی تکلیفم قرار می داد .

در دوره ی راهنمایی هیچ کس مرا به خیمه ی سبز تو راهنمایی نکرد .

در سال های دبیرستان ، کسی مرا با تو که مدیر عالم امکان هستی پیوند نزد .

وقتی برای کنکور درس می خواندم ، کسی مرا برای ثبت نام در دانشگاه معرفت و محبت امام زمان (ع) تشویق نکرد .کسی برایم تبیین نکرد که معرفت امام نیز مراتب دارد و خیلی ها تا آخر عمر در همان دوران طفولیت یا مهد کودک خویش در جا می زنند.

نمی دانستم که عناوینی هم چون دکتر ، مهندس ، پروفسور و ... قراردادهایی در میان انسان هاست که تنها به کار کسب ثروت ، قدرت ، شهرت و منزلت اجتمایی و گاهی خدمت در این دنیا می آید ، اصلا در این وادی نبودم .

از فضای نیمه بسته ی مدرسه ، وارد فضای باز دانشگاه شدم . در دانشکده وضع  از این هم اسف بار تر بود . بازار غرور و نخوت پر مشتری بود و اسباب غفلت ، فراوان و فراهم .

فضا نیز رنگ و بو گرفته از "علم زدگی" و "روشن فکر مآبی". خیلی ها راگرفتار تب مدرک گرایی می دیدم . علم آن چیزی بود که از فلان کتاب مرجع اروپایی یا فلان مجله ی آمریکاییترجمه می شد ، از علوم اهل بیت ، دانش یقین بخش آسمانی ،کمتر سخن به میان می آمد .

مولای من در دانشگاه هم کسی از تو برایم سخن نگفت ..................................................

                               بر گرفته از کتاب آشتی با امام عصر "دکتر هراتیان"